ثبت نام کلاس های آمادگی کنکور ۱۴۰۴ روانشناسی و مشاوره (تخفیف ویژه عید فطر)
0
02126407431

روانشناسی سلامت

گرایش روانشناسی سلامت:
یکی از جدیدترین موضوعات روانشناسی،موضوع روانشناسی سلامت می باشد .
اصلی ترین سر فصل این گرایش مبحث استرس و فشارهای روانی می باشد
چه عواملی باعث استرس و فشار روانی میشود،شیوهای ارزیابی فشار روانی ،شیوهای درمان رو بررسی میکنید
بررسی انواع پیشگیری های اولیه،پیشگیری ثانویه،ثالث از دیگر موضوعات این گرایش میباشد
البته سر فصل های جذاب دیگر هم وجود دارد،مثل بررسی اعتیاد و سبب شناسی ،شیوهای درمان
بررسی چاقی
بررسی انواع دردهای حاد و مزمن
تاثیر گذاری های حمایت های اجتماعی
انواع غربالگری ها و تاثیر آنها در سلامت روان جامعه
بررس برنامه های کلان و دراز مدت در سلامت روان جامعه
از مهم‌ترین موضوعاتی که در مقطع ارشد روانشناسی سلامت و در مقطع دکتری روانشناسی سلامت تدریس و بررسی می شود
مصاحبه بالینی
ارزیابی بالینی
خانواده درمانی
استرس
پیشگیری ها
نوروسایکولوژی پیشرفته
اعتیاد
دردهای مزمن و حاد
درمان های شناختی و رفتاری
ارتقای سلامت جامعه
روانشناسی بالینی و سلامت
شخصیت و روانشناسی سلامت
آمار و روش تحقیق
زبان تخصصی روانشناسی سلامت
ژورنال کلاب یک و دو
درمان شناختی هیجانی و رفتاری
کارورزی یک و دو
مصاحبه تشخیصی
درمان های فیزیکی و دارویی
از مواد درسی در مقطع ارشد روانشناسی سلامت و دکتری روانشناسی سلامت می باشذ
برای منابع مطالعاتی در این گرایش میتوانیم منابع زیر رو معرفی کنیم
روانشناسی سلامت ساراسون
روانشناسی سلامت ساندرسون
روان شناسی سلامت اگدن
روان شناسی سلامت کیانوش هاشمیان(دیماتئو)
زمینه روانشناسی هیلگارد
روانشناسی عمومی سانتراک
خلاصه روانپزشکی کاپلان
نوروسایکولوژی کلب-علیپور
آسیب شناسی روانی سلیگمن
آسیب شناسی روانی بارلو
آسیب شناسی روانی هالجین
روانشناسی مرضی کودک-دادستان
آمار و روش تحقیق دلاور
متون تخصصی یاسمین مندی
متون تخصصی کیانوش هاشمیان
علم النفس -احدی
روانشناسی فیزیولوژیک خدا پناهی
روانشناسی ژنتیکی دو جلدی منصور
رشد انسان فیلیپ رایس
نظریه های رشد خویی نژاد
نظریه های شخصیت فیست
نظریه های شخصیت شولتز
نظریه های شخصیت رایکمن
روانشناسی شخصیت شاملو
روان شناسی شخصیت پروین
تاریخچه روانشناسی نوین دکتر سیف
روانشناسی بالینی فیرس
روانشناسی بالینی کرامر
نظریه های روان درمانی پروچسکا

تعریف روانشناسی سلامت

روانشناسی سلامت (health psychology) به فهمیدن این می‌پردازد که چگونه بیولوژی، رفتار و زمینه اجتماعی بر سلامت و ناخوشی تأثیر می‌گذارند. این واژه مترادف واژه‌های پزشکی رفتاری (behavioral psychology) و روانشناسی پزشکی (medical psychology) است.

در دهه ۱۹۷۰، رشته دیگری در زیر مجموعه روانشناسی به‌وجود آمد که آن را روانشناسی سلامت نام گذاردند. انجمن روانشناسی آمریکا، شاخه‌های مختلف، یا زیر رشته‌هایی دارد؛

بخش روانشناسی سلامت در سال ۱۹۷۸ به‌وجود آمد (وال استون، ۱۹۹۳)، و مجله روانشناسی سلامت، چهار سال بعد به عنوان مجله رسمی این بخش منتشر شد. جوزف ماتاراتزو نخستین رئیس این بخش، تعریف آن را بدین‌گونه بیان کرده است:

“روانشناسی سلامت عبارت است از گردآوری یافته‌های آموزشی، علمی و حرفه‌ای در رشته روانشناسی، در جهت ارتقا و حفظ سلامتی، پیشگیری و درمان بیماری‌ها، شناسایی عوامل سبب‌شناختی و تشخیصی مرتبط با سلامتی، بیماری و کژکارکردی‌های مربوط، و نیز تجزیه و تحلیل و بهبود نظام مراقبت‌های بهداشتی و ایجاد خط مشی‌های بهداشتی.”

قسمت آخر این تعریف، چهار هدف روانشناسی سلامت را توصیف می‌کند. بگذارید به بعضی از خدماتی که روانشناسان برای رسیدن به این هدف ارائه می‌دهند، نگاهی بیندازیم.

نخستین هدف، ارتقاء و حفظ سلامت است. روانشناسان موضوع‌هایی از قبیل سیگار کشیدن، استفاده از کمربند ایمنی در هنگام رانندگی، مصرف مشروبات الکلی، و پایبندی به رژیم‌های غذایی خاص را بررسی می‌کنند. در نتیجه، روانشناسان سلامت می‌توانند در طرح‌ریزی برنامه‌های آموزشی در دانشکده‌های بهداشت، و بسیج رسانه‌های گروهی در جهت تشویق شیوه زندگی و رفتارهای سالم، فعالیت کنند.

دومین هدف، شامل پیشگیری و درمان بیماری است. کاربرد اصول روانشناسی، به گونه‌ای مؤثر به پیشگیری ار بیماری‌هایی، مانند کاستن از فشار خون بالا، و در نتیجه کاهش خطر بیماری قلبی و سکته مغزی، کمک کرده است. روانشناسانی که آموزش بالینی دیده‌اند، می‌توانند به بیماران مبتلا به بیماری‌های شدید کمک کنند تا با شرایط فعلی خود، یا با برنامه‌های توان‌بخشی و نیز برنامه‌های کاهش فعالیت‌های شغلی جنسی خویش، سازگاری پیدا کنند.

سومین هدف، به تشخیص “علل” و ردیابی علل بیماری، مربوط است. روانشناسان، علل بیماری را بررسی می‌کنند؛ مطلبی که در بخش عوامل شخصیتی در ایجاد بیماری ارائه داده شده، نمونه‌ای از هدفی است که روانشناسان در پی آن هستند. روانشناسان، روندهای فیزیولوژیکی و ادراکی را نیز بررسی می‌کنند. از این معلومات، برای تشخیص مشکلات شنوایی و بینایی استفاده می‌شود.

آخرین هدف، یعنی بهبود نظام خدمات بهداشتی و مقررات بهداشتی است که روانشناسان، چگونگی تأثیر این خدمات و خصوصیات یا کارکردهای بیمارستان‌ها، خانه‌های سالمندان، کارکنان بهداشتی – درمانی و هزینه‌های پزشکی را بررسی می‌کنند. آنان با معلومات حاصل، می‌توانند توصیه‌هایی در جهت ارتقا این مرکز به عمل بیاورند. راه‌هایی را پیشنهاد دهند که پزشکان و پرستاران در مورد نیازهای بیماران، حساس‌تر و مسئول‌تر شوند و کاری کنند که نظان خدمات درمانی، به میزان بیشتری در دسترس کسانی قرار گیرد که در دستیابی به درمان موفق نیستند.

دید کلی:
پیشرفتهای اخیر در تحقیقات روانشناسی، پزشکی و فیزیولوژی منجر به ترسیم راه جدیدی برای اندیشیدن درباره سلامت و ناخوشی شده‌اند. (تحت عنوان مدل بیوسایکوسوشال) و سلامت و ناخوشی را محصولی از ترکیب عوامل زیر می‌دانند:

۱٫ مشخصات بیولوژیک (مانند پیش زمینه‌های ژنتیکی)

۲٫عوامل رفتاری (مانند سبک زندگی، استرس و باورهای سلامتی)

۳٫ شرایط اجتماعی (مانند تأثیرات اجتماعی، روابط خوشایندی و حمایت اجتماعی)

حوزه‌ها:
گرچه روانشناسی سلامت هم حوزه‌ای نظری است و هم میدانی کاربردی، اما چهار حوزه متفاوت در آن ( در دنیای غرب) بوجود آمده است:

۱٫ روانشناسی سلامت بالینی (clinical)
این حوزه شاخه‌ای از روانشناسی بالینی و همراه اصلی پزشکی رفتاری در روانپزشکی است. فعالیتهای بالینی آن شامل آموزش، تکنیکهای تغییر رفتار و رفتار درمانی می‌شود. یک روانشناسی بالینی سلامت در برخی کشورها می‌توانند با آموزشها و تمرینات بیشتری یک روانشناس بالینی شده و امتیاز تجویز دارو و درمان پیدا می‌کند.
۲٫ روانشناسی سلامت شغلی (occupational)
این حوزه از تبار روانشناسی بالینی، روانشناسی سازمانی یا صنعتی و سلامت شغلی به حساب می‌آید و به شناسایی مشخصه‌های روانشناختی محل کار می‌پردازد که از مشکلات مرتبط به سلامتی افرادی برخاسته‌اند که در آنجا کار می‌کنند. این مشکلات می‌توانند سلامت جسمی ( مانند بیماریهای قلبی – عروقی) یا سلامت روانی (مانند افسردگی) را درگیر کنند.

مثالهایی از مشخصه‌های محل کار (که این روانشناسان به بررسی آنها می‌پردازند) عبارتند از: میزان اختیارات و آزادی که یک کاگر می‌تواند تصمیم‌گیری کند، و حمایت کارفرمایان. همچنین این حوزه به توسعه و به کارگیری مداخلاتی علاقه دارد که می‌توانند مشکلات سلامتی مربوط به کار را پیشگیری یا بهسازی کنند.

تحقیق در این حوزه کاربردهای مهمی در به کارگیری موفقیتهای اقتصادی سازمانها دارد و میدانهای دیگر آن عبارتند از تهاجم و گستاخی محل کار، کار منتقل شده به خانه، استخدام نشدن، کوچک‌سازی اندازه، ایمنی محل کار و پیشگیری از حادثه.

۳٫ روانشناسی سلامت عمومی (public)
متوجه عموم مردم بوده و یکی از اهداف عمده آن بررسی ارتباطات علیتی بالقوه بین روانشناختی و سلامتی در سطح عمومی است. محققان این حوزه یافته‌های خود را به آموزش‌دهندگان، سیاستگذاران و ارائه‌کنندگان خدمات سلامت عرضه می‌کنند تا سلامت عمومی را بهتر ارتقاء دهند. این حوزه با حوزه‌های دیگری مانند اپیدمیولوژی، تغذیه، ژنتیک و آمار زیستی پیوستگی دارد.

برخی از مداخلات آنها گروههای جمعیتی در معرض خطر را (مانند کم آموخته، زنان مجرد حامله‌ای که سیگار می‌کشند) هدف قرار داده‌اند و به عموم مردم به عنوان یک کل (مانند همه زنان حامله) نمی‌پردازند.

۴٫ روانشناسی سلامت اجتماعی (community)
این حوزه آن عوامل جمعیتی افرادی که در اجتماعات زندگی می‌کنند را بررسی می‌کند که با سلامت و با احساس خوب بودن آنها مرتبط باشند. همچنین مداخلاتی را در سطح جامعه توسعه می‌دهند که برای مبارزه با بیماری و ارتقاء سلامت جسمی و روانی طراحی شده‌اند.

گفتنی است یک جامعه معمولاً سطحی از تحلیل را در بر دارد و به عنوان مشارکت‌کننده در مداخلات مربوط به سلامت مکرراً مورد جستجو واقع شده است

۵٫ روانشناسی سلامت انتقادی (critical)
این حوزه به تأثیر قدرت و تفاوتهای آن در تجارب و رفتارهای سلامتی، نهادهای مراقبتهای سلامتی و سیاستهای سلامت می‌پردازد. عدالت اجتماعی و حقوق جهانی سلامتی را برای مردمانی با هر نژاد، جنس، سن یا موقعیتهای اقتصادی – اجتماعی اولویت‌بندی می‌کند. متخصصان این حوزه کارگزار شانس هستند نه به سادگی یک تحلیلگر یا فهرست‌کننده.

مقاصد روانشناسی سلامت:
از جمله اهداف روانشناسی سلامت موارد زیر هستند:

۱٫ فهمیدن عوامل رفتاری و زمینه‌ای

۲٫ پیشگیری از ناخوشی

۳٫ شناخت تأثیرات بیماری

۴٫ تحلیل انتقادی از سیاستهای سلامتی

کاربردهای روانشناسی سلامت:
روانشناسی سلامت می‌تواند در موارد زیر مفید واقع شود:

۱٫ ارتقاء رابطه پزشک و بیمار

۲٫ ارتقاء دسترسی به امکانات پزشکی

۳٫ شناخت راههای اندازه‌گیری دسترسی

۴٫ مدیریت درد